انقلاب اسلامی ایران در تمام این سالهای پس از پیروزی ، دستخوش تحولات گسترده و پیچیده ای بوده ... تحولاتی که هر چه بود و با هر سختی و هزینه ای که بود ، سرانجام با جدیت و قدرت نظام ختم به خیر شد ... در تمام این سالها دشمنان قسم خورده این مردم و نظام ، به دنبال بهانه بودند که ، نظام را به چالش بکشند و از آن به نفع خود استفاده کنند .... در این میان برخی از وقایع با هوشیاری مسئولان به فرصتی برای نظام تبدیل شد و برخی هم برعکس ... قسمت ناراحت کننده ماجرا اینجاست که در این چند موردی که نباید پیش می آمد ، دوستان و وامداران نظام مرتکبش شدند و اصلاً از آنها انتظار اینچنین رفتارهایی را نمی رفته .... افراد و شخصیتهای مختلفی در اینجا مورد نظر هستند که در  قسمت اول این یادداشت ، یکی از این شخصیتهای محترم را یادآور می شوم ... امیدوارم در این شبهای بخشش و مقدس ، کمی به خودمان بیاییم  ، اهداف کلان و کلی کشور را در نظر بگیریم و دست از لجبازی برداریم ....این انقلاب به راحتی به اینجا نرسیده که ما بخواهیم به این راحتی با آبرویش بازی کنیم ..... این را بدانیم این انقلاب و نظام مقدس با قدرت به راه خود ادامه می دهد و کسانی را که واقعاً قصد پیاده شدن از این قطار را دارند ، پیاده خواهد کرد ..... این روزها مشکلات معیشتی مردم ، حرف اول را برای حلش می زند .... این بازیها سیاسی را خاتمه دهیم و دست به دست هم دهیم تا مردم پر افتخار کشور مان بیشتر از این به رنج نیفتند .... ان شاءالله تا ظهور صاحبش .....

نکته : در اینجا قصد اصلاً  بازآفرینی وقایع تلخ گذشته نبوده و نیست و فقط  با توجه به برداشت " نهم " این یادداشت  ( جریان آقای مرتضوی که  متاسفانه بازهم تکرار وقایع گذشته را تداعی میکند  و روزهایی را که باید یادمان می رفت و یادمان رفته بود ولی دوباره به یادمان آوردند ) و اصرار رئیس جمهور محترم بر ادامه روند نامناسب گذشته ، چند نکته و مورد جهت یادآوری ارائه می شود .... ان شاءالله این چند مورد هم که باعث ایجاد خوراک تبلیغاتی بر علیه نظام است ، دیگر نباشد ..... و درسی باشد برای اینکه بیشتر به عواقب رفتارهایمان فکر کنیم ..... رئیس جمهور محترم هنوز هم برای ما عزیز هاست و چون انتظار اینچنین رفتارهایی را که جواب خود را پس داده اند ، از ایشان نمی رود ، این سوالها را مطرح می کنیم ....

قسمت اول : همیشه پای یک مرد در میان است ...

جناب آقای رئیس جمهور محترم ، آقای دکترمحمود احمدی نژاد ؛ شما چهره محبوب و مورد احترام ملت ایران هستید و این قابل انکار نیست ، ولی برخی از تصمیمات و کارهای شما ، همیشه برای ذهن مردم مورد سوال بوده و هست ... یکی از مواردی که مطرح است ، اصرارهای شما بر تصمیماتی است که هرگز به نفع نظام و کشور نبوده ونیست و همچنان هم ادامه دارد ....

برداشت اول :  اصرار بر دفاع از اظهارات یکی از نزدیکانتان در مورد اسرائیل که گفته بود  " ما با مردم کل عالم حتی مردم آمریکا و اسرائیل هم دوست هستیم ،  برای هزارمین بار حرف هام رو تکرار میکنم و حرف های من رو هزار بار تقویت کنید و من روی حرف هام هستم و به اونها افتخار میکنم . "  و شما در فاع از ایشان فرمودید " مشایی هرگز از عبارت "ملت اسرائیل" استفاده نکرده و منظورش مستضعفانی بوده که از سرتاسر عالم به اسرائیل کوچ داده شده اند و از دولت اسرائیل ناراضی هستند.  " ....    تاجایی این کشمکش ادامه داشت تا اینکه رهبر معطم انقلاب در بیانات  شان در نماز جمعه فرمودند که  " یک نفر پیدا میشود درباره ی مردمی که در اسرائیل زندگی میکنند اظهار نظری میکند البته که این اظهار نظر؛ اظهار نظری غلط است. این که گفته میشود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر نقاط دنیا دوست هستیم این حرف درستی نیست. حرفی غیر منطقی است. مگر مردم اسرائیل چه کسانی هستند؟ همان کسانی که غصب خانه، غصب سرزمین،مزرعه و غصب تجارت به وسیله همین ها دارد انجام میگیرد. "  ... در تمام این مدت شما بر حمایت خود از این شخص ، فقط وفقط سوژه های داغ برای دشمنان انقلاب ایجاد کردید .... و جالبتر اینکه آریالای مشایی هم صریحا ابراز پشیمانی نکرد ....!!!!

برداشت دوم : اصرار بر اشتباهی که آقای مرحوم کردان انجام داده بودند .... دلیل این اصرار و حمایت نادرست شما از آن عمل غیر اخلاقی و غیر قانونی چه بود ....؟! در همان روزها خبرگزاری دولت هم تیتر زد " این غائله دارای ریشه خارجی و برای سیاه نمایی دولت است " !!!! نتیجه این اصرار هم چیزی نبود جز آب به آسیاب دشمن ریختن ..... یادتان هست رسانه های غربی و ضد انقلاب ، چه چیزهایی نوشتند ؟ بعد از اصرارهای بی مورد شما ، یک جریان رسانه ای بر علیه کلیه مسئولان نظام به راه افتاد که این امر را می خواست القاء کند که همه مسئولان و سران نظام دارای این نقص هستند و ... . (  اصل تیتر رسانه های ضد انقلاب را به خاطر اینکه از الفاظ رکیک استفاده شده ، ذکر نمی کنم ) .

برداشت سوم : اصرار بر معاونت اولی آقای مشایی که در واقع نقشه تاریکی در ذهن مان از نحوه برخوردها و رفتارهای شما بود ... یادتان هست در مشهد از این تغییر سخن گفتید ؟ یادتان هست مخلفتها را ؟ یادتان هست رهبر معظم انقلاب در حکمی حکومتی دستور به برکناری ایشان دادند  ؟ یادتان هست شما همچنان اصرار داشتید و سرانجام شما زیر بار نرفتید و خود آقای مشایی استعفایش را نوشت ؟!!! دلیل اصرار شما برای تعلل در اجرای حمک حکومتی چه بود ؟ چه چیزی عایدتان شد ؟ در آنروزها بر خلاف نظرات رهبری معظم انقلاب ، نظراتی در مورد آقای مشایی داشتید ، یادتان هست ؟ " یکی از افتخاراتم در زندگی و یکی از بزرگترین نعمت هایی که خداوند به من داد؛ آشنایی با آقای مشایی، این مرد بزرگ و برادر پاک و مومن است "  و در جای دیگر فرمودید : " ایشان مثل چشمه ای زلال هستند که یک ذره غش برای آن معنا ندارد و ایشان زلال هستند. برخی به من میگویند چرا شما اینقدر نسبت به ایشان اهتمام و علاقه دارید، من در جواب گفتم به هزار دلیل، یکی از دلایل آن این است که وقتی با ایشان میشینید و گفت و گو میکنید گویی با خود نشستید، فاصله ای نیست و یک آیینه شفاف هست."

برداشت چهارم : اصرار شما در ماجرای تعیین  آقای علی آبادی ( مرد همه کاره !) بعنوان وزیر نفت و چند وزارت خانه دیگر .... نمی دانم این آقای علی آبادی چه تخصصی دارد که سمتهای معاونت مالی شهرداری ، تا سازمان تربیت بدنی و وزارت نفت و وزارت کار و رئیس کمیته المپیک و .... را می تواند عهد دار شود !!!

برداشت پنجم : اصرار شما بر برکناری آقای مصلحی از سمت وزارت به درخواست و تاکید آقای مشایی ... این یک مورد واقعاً دل دوستداران انقلاب و نظام را به درد آورد .... این اصرار شما هم  باعث شد تا آب فراوانی به آسیاب دشمن بریزید و خبرهای داغ برای رسانه های بیگانه حاضر کنید و دشمنان از خدا خواسته هم تمام سعی شان را کردند تا این مسئله را در اذهان جا بیاندازند که رهبری عزیز با سایر مسئولان نظام اختلاف دارند ... که این حرف خیالی بیش نبود و نیست .... ولی برای مدتی شما انگار سعی داشتید این مسئله را دامن بزنید .... یعنی پذیرفتن حکم حکومتی رهبری معظم  برای شما که ادعای ولایت مداری داشتید ، اینقدر سخت بود ؟!! یادتان هست که رهبر معظم در آن جریان خانه نشینی 11 روزه شما چگونه با صلابت و در عین حال ملایمت با شما برخورد کردند ؟ یادتان هست که آقای مشایی را به بت رهبری راه ندادند ؟ کاری کردید که دشمنان بگویند در ایران بر سر در اختیار داشتن وزارت اطاعات جنگ است !! با این تفاسیر چرا بازهم حرف آقای مشایی برای شما ارجحیت داشت ؟ یادتان هست رایو های بیگانه چه گفتند ؟  - رادیو فردا :  آیا به نظر شما اختلاف‌ها میان نزدیکان محمود احمدی‌نژاد و هواداران آیت‌الله خامنه‌ای به یک رویارویی همه‌ جانبه میان دو طرف منجر خواهد شد؟  - بی بی سی فارسی در تکرار ادعاهای موهوم خود در باره  ادعای خنده دار حاکمیت دوگانه این سوال را مطرح کرد  : "شما درباره اختیارات رهبر و رئیس جمهوری ایران در خصوص تعیین اعضای کابینه دولت چه فکر می کنید؟  

متاسفانه در این مورد هم شما کوتاه نیامدید و بعد از حکم حکومتی رهبر عزیز نیز ، تا چند جلسه از ورود وزیر محترم اطلاعات به جلسه هیئت دولت جلوگیری کردید !!! این کار بیشتر به بازی های کودکانه ، دروان مدرسه مان شباهت داشت ، روزهایی که قهر می کردیم ، لج می کردیم و ....

برداشت ششم : یادتان هست در مودر ادغام وزارتخانه ها ... یکه به دو کردن شما و مجلس .... هردوطرف در این قضیه به هیچ وجه کوتاه نمی آمدید .... بازی را با رسانه ملی هم کشیدید .... مردم را رنجاندید .... می دانید سوال مردم در آن روزها چه بود ؟ این بود که : مگر این آدم بزرگاه نمی توانند مشکلاتشان را در پشت درهای بسته حل کنند که اینطور در رسانه ملی به جان هم افتاده اند ؟ .... ماجرا را هم تا آنجا کش دادید که به توصیه رهبر معظم انقلاب بحث ها به پشت درهای بسته انقال یافت ....

برداشت هفتم : اصرار شما بر بالاتر بودن دولت از مجلس ...!!! ( واقعا دیگه آخرش بود ) که باعث ایجاد بحثهای بسیار نابجایی در جامعه شد ... جالب اینکه هنوز هم بر همان حرفتان هستید .... که تکرارش هم خنده داره .....

برداشت هشتم : اصرار شما نسبت به تاکید بر طرح مکتب ایرانی و بزرگداشت کتیبه کوروش ..... جناب آقای رئیس جمهور ، مگر ما پیامبر (ص) و ائمه اطهار نداریم ؟ مگر ما حضرت علی نداریم ؟ اگر قرار بر نوشتن لوح حقوق بشر باشد باید از سخنان این بزرگان تهیه شود نه کوروش .... همانطور هم که خود شما و آقای مشاعی میدانید ، بحث رواج مکتب آریایی و کتبه کوروش ، مسئله ای است که ضد و نقیض بودن و جعلی بودنش امروزه دیگر اثبات شده .... به نظر شما دیگر دوران ناسیونالیستی تمام نشده است ....؟!!!

برداشت هشتم :  اصرار بر حفظ آقای بقایی بعد از قطعی شدن حکمش ....

برداشت نهم : گل سرسبد تصمیمات جالب شما ، سخنان تفکر برانگیزتان در مورد آقای مرتضوی  ... بازهم بازیهای سیاسی شما و مجلس.... یادتان هست در برنامه تلوزیونی سفر بخیر ، نزدیک عید فرمودید : مردم  به قانون احترام بگذارند و سرعت مطمئنه را رعایت کنند و کمربندها را نیز ببندند تا امنیت و آرامش را به خود و خانواده و جامعه اش اهدا کنند  و جریمه ها هم باید باشد و عامل بازادارنده است  !!!! حالا چه شده که خودتان حاظر نیستید به قانون احترام بگذارید و حکم قانون را بپذیرید ؟!!! از کی تا حالا نزدیکانتان از قانون مهمتر شده اند ؟!!! در این باره حرفهای بسیاری گفته شده ..... فقط امیدوارم این بار مانند دفعات قبل نشود و شما هرچه زودتر قائله را ختم کنید و گوش به حرفهای تحریک کننده یار نزدیکتان نسپارید  تا کار به جاهای باریک نکشیده ..... شاید هم منتظر هستید رهبر معظم انقلاب ، حکم حکومتی صادر بفرمایند .....!!!